کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خط غبار گرد رخ یار آمده
    خورشید حسن بر سر دیوار آمده
    از خط شده است پشت لب آن نگار سبز؟
    یا فوج طوطیی به شکرزار آمده
    خالی کند خزینه عزیزان مصر را
    این یوسفی که بر سر بازار آمده
    رنگ حیا ز چهره گلها پریده است
    تا عندلیب مست به گلزار آمده
    امروز نیست در سر عشاق مغز هوش
    در کوی او سر که به دیوار آمده؟
    زندان شده است خانه به طفلان، مگر ز دشت
    دیوانه ای به کوچه و بازار آمده؟
    سر می رود به باد ز افشای راز عشق
    منصور زین سبب به سردار آمده
    خفاش را ز دیدن خورشید بهره نیست
    ورنه ز ذره ذره پدیدار آمده
    آسان بود شکستن سد سکندرش
    هر کس برون ز پرده پندار آمده
    خلق خوش است جوشن داود بیدلان
    بی زخم، گل برون ز خس و خار آمده
    رزقش ز آسمان و زمین است دود و گرد
    تا جان برون ز عالم انوار آمده
    دارد خبر ز راحت جان از وداع جسم
    بیرون کسی که از ته دیوار آمده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha