کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    یارب از عرفان مرا پیمانه ای سرشار ده
    چشم بینا، جان آگاه و دل بیدار ده
    هر سر موی حواس من به راهی می رود
    این پریشان سیر را در بزم وحدت بار ده
    در دل تنگم ز داغ عشق شمعی برفروز
    خانه تن را چراغی از دل بیدار ده
    مدتی شد تا ز سرمشق جنون افتاده ام
    سرخطی از نو به این مجنون بی پرگار ده
    نشأه پا در رکاب می ندارد اعتبار
    مستی دنباله داری همچو چشم یار ده
    در لباس تن پرستی پایکوبی مشکل است
    دامن جان را رهایی زین ته دیوار ده
    قسمت خاصان بود هر چند درد و داغ عشق
    عام کن این لطف را، بخشی به این افگار ده
    برنمی آید به حفظ جام، دست رعشه دار
    قوت بازوی توفیقی مرا در کار ده
    پیچ و تاب بی قراری رشته صد گوهرست
    گنج را از من بگیر و پیچ و تاب مار ده
    چار دیوار عناصر نیست میدان سماع
    رخصت جولان مرا در عالم انوار ده
    چند مالم سینه بر ریگ روان از تشنگی؟
    شربت آبی به من زان تیغ بی زنهار ده
    مدتی گفتار بی کردار کردی مرحمت
    روزگاری هم به من کردار بی گفتار ده
    چند چون مرکز گره باشد کسی در یک مقام؟
    پایی از آهن به این سرگشته چون پرگار ده
    شیوه ارباب همت نیست جود ناتمام
    رخصت دیدار دادی، طاقت دیدار ده
    کار را بی کارفرما پیش بردن مشکل است
    کارفرمایی به من از غیرت همکار ده
    سینه ای چون چنگ لبریز فغانم داده ای
    صددهن در ناله کردن همچو موسیقار ده
    بیش ازین مپسند صائب را به زندان خرد
    از بیابان ملک و تخت از دامن کهسار ده

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha