کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا مه روی تو پرتو بر جهان انداخته
    پیش هر ویرانه گنج شایگان انداخته
    پنجه زورآوران فکر را اندیشه ات
    بر زمین عجز چون برگ خزان انداخته
    گوهر شهوار را در عهد شکرخند تو
    از دهن بیرون صدف چون استخوان انداخته
    خط ریحانت که نی در ناخن یاقوت کرد
    منشیان را چون قلم شق در بنان انداخته
    چون کف خونین به خاک راه خون لعل را
    از دهن در دور یاقوت تو کان انداخته
    صبح خیزان قیامت را نگاه گرم تو
    در غلط از فتنه آخر زمان انداخته
    اشتیاق حلقه گوش تو در صلب صدف
    در گهرها پیچ و تاب ریسمان انداخته
    کودک این بوم و بر را حاجت تعلیم نیست
    تا الف گفته است، ناوک بر نشان انداخته
    از دل صحرایی خود چشم تا پوشیده ام
    خویشتن را در فضای لامکان انداخته
    من کیم صائب که خلاق سخن در این مقام
    کلک معنی آفرین را از بنان انداخته

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha