کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زبان چو پسته شود سبز در دهن بی تو
    گره چو نقطه شود رشته سخن بی تو
    نفس گسسته چو تیری که از کمان بجهد
    برون ز خانه دود شمع انجمن بی تو
    صدف ز دوری گوهر، چمن ز رفتن گل
    چنان به خاک برابر نشد که من بی تو
    بیا و صلح ده این همدمان دیرین را
    که همچو روغن و آبند جان و تن بی تو
    تو تا برون شده ای از چمن، ز لاله و گل
    هزار کاسه خون می خورد چمن بی تو
    دگر چه طرف ز ایام می توان بستن؟
    که صبح عید کند جلوه کفن بی تو
    شود ز شیشه خالی خمار می افزون
    غبار دیده فزاید ز پیرهن بی تو
    کجا رسد به تو پیغام ناتوانی من؟
    که تا رسیدن لب، خون شود سخن بی تو
    تو رفته ای به غریبی و از پریشانی
    شده است شام غریبان مرا وطن بی تو
    تبسم تو بود باغ دلگشای چمن
    چو غنچه سر به گریبان کشد چمن بی تو
    به روی گرم تو ای نوبهار حسن قسم
    که شد فسرده دل صائب از سخن بی تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha