کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بوالهوس از خط نظر پوشید زان روی چو ماه
    خط به چشم بی سوادان می کند عالم سیاه
    گفتم از خط خارخار عشق من کمتر شود
    شد خطش دام تماشای دگر بهر نگاه
    از غبار خط یکی صد گشت پیچ و تاب زلف
    شد علم انگشت زنهاری ز گرد این سپاه
    وصف کردم تا به ماه آن چهره را از سادگی
    از زمین تا آسمان ممنون من گردید ماه!
    بر گواهان لباسی گر چه نبود اعتماد
    ماه کنعان را بود بس چاک پیراهن گواه
    تن به امداد خسیسان درمده چون ماه مصر
    کافکنند از قیمت نازل ترا دیگر به چاه
    بر سبکروحان گرانی می کند اندک غمی
    لنگر پرواز گردد دیده ها را برگ کاه
    هر که بر حرفم نهد انگشت، ریزد خون خویش
    کشته گردد مار کجرو چون گذارد پا به راه
    دست بی ریزش فقیران را وبال گردن است
    ابر بی باران کند دلهای روشن را سیاه
    در بلا بودن بود صائب به از بیم بلا
    از هوا گیرد خموشی را چراغ صبحگاه

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha