کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زمین نشسته به خاک سیاه از غم تو
    کبودپوش بو آسمان ز ماتم تو
    ز اشتیاق تو خورشید داغ می سوزد
    چه محو لاله و گل گشته است شبنم تو؟
    به حرف پوچ نفس خرج می کنی، غافل
    که نیست گنج دو عالم بهای یک دم تو
    به نور عقل ز ظلمات نفس بیرون آی
    مگر به عید مبدل شود محرم تو
    در نشاط و طرب می زنی، نمی دانی
    که حلقه در مرگ است قامت خم تو
    بس است در غم دنیا گریستن، تا چند
    به شوره زار شود صرف آب زمزم تو؟
    چه جای چشم، که هر نوک خار این وادی
    سزد که گریه کند خون به ابر بی نم تو
    ترحمی به سلیمان عقل کن، تا چند
    به دست دیو خورد خون خویش خاتم تو؟
    مدار خود به نصیحت نهاده ای صائب
    ترا گرفته غم عالم و مرا غم تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha