کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خون رغبت را به جوش آرد لب میگون تو
    بوسه را آتش عنان سازد رخ گلگون تو
    می شود هر روز بر زنجیرش افزون حلقه ای
    هر که می گردد گرفتار خط شبگون تو
    چون لباس غنچه از بالیدن گل شق شود
    در دل هر کس که باشد حسن روزافزون تو
    شور مجنون تو شهری را بیابان گرد ساخت
    فتنه عالم شود هر کس که شد مفتون تو
    طوق قمری بر کمر زنار گردد سرو را
    در گلستانی که باشد قامت موزون تو
    مانع بی تابی دریا نمی گردد گهر
    کی شود سنگ ملامت لنگر مجنون تو؟
    چون عنانداری کند مجنون دل بی تاب را؟
    می کند رقص روانی کوه در هامون تو
    عالم مکار را مکر تو عاجز کرده است
    چون برآید صائب بیچاره با افسون تو؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha