کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جوش غیرت می زند خون حنای پای تو
    تا که بوسیده است گستاخانه جای پای تو؟
    پنبه در گوش از صدای خنده گل می نهد
    گوش هر کس آشنا شد با صدای پای تو
    خوش نماید چون شراب لعل در جام بلور
    عاشقان را در نظر رنگ حنای پای تو
    گر چه باشد شمع کافوری به خوش ساقی علم
    پای طاوس است نسبت به صفای پای تو
    داغ دارد هاله مه را ز روشن دیدگی
    حلقه خلخال از نور و ضیای پای تو
    بس که در یک جا ز شوخی ها نمی گیری قرار
    ساده باشد وادی امکان ز جای پای تو
    خجلت روی زمین از تنگدستی می کشد
    نقد جان را گر کند صائب فدای پای تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha