کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم را خیره کند پرتو زیبایی تو
    من و از دور تماشای تماشایی تو
    در ریاضی که تو باشی، به نظر می آید
    سرو چون سبزه خوابیده ز رعنایی تو
    سایه نبود ز لطافت قد رعنای ترا
    نیست یک سرو درین باغ به یکتایی تو
    هرگز از شرم در آیینه ندیدی خود را
    یوسفی نیست درین مصر به تنهایی تو
    از نگاهی که به دنبال کند مشک شود
    خون به هر دل که کند آهوی صحرایی تو
    بر سر منصب پروانه چه خونها می شد
    شمع می داشت اگر انجمن آرایی تو
    سر بسر زهره جبینان جهان چون انجم
    محو در قلزم نورند ز پیدایی تو
    طوطیی را که به شیرین سخنی مشهورست
    غوطه در زهر دهد غیرت گویایی تو
    می کند خال لب چشمه کوثر رضوان
    گر به فردوس رود عاشق سودایی تو
    مو به مو چون مژه احوال مرا می دانی
    نشود خواب گران پرده بینایی تو
    صائب از شرم ندیدی رخ او را هرگز
    یک نظر باز ندیدم به شکیبایی تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha