کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بهار آفرینش را نگاری نیست غیر از تو
    نگار این گلستان را بهاری نیست غیر از تو
    بهاری هست در هر سال مرغان گلستان را
    مرا در چار موسم نوبهاری نیست غیر از تو
    به ظاهر گرچه هر موجی عنان سیر خود دارد
    به دست کس عنان اختیاری نیست غیر از تو
    به خود مشغول کن از آفرینش چشم حیران را
    که این فتراک را لایق شکاری نیست غیر از تو
    به فانوس حمایت شمع ما را پرده داری کن
    که این نور پریشان را حصاری نیست غیر از تو
    زمین گیر فنا مگذار گرد هستی ما را
    به شکر این که در میدان سواری نیست غیر از تو
    مکن ما ناقصان را یارب از سنگ محک رسوا
    که این نه بوته را کامل عیاری نیست غیر از تو
    چرا چون خار در دامان موجی هر دم آویزم؟
    چو بحر آفرینش را کناری نیست غیر از تو
    بگردان روی دل از هر چه غیر توست در عالم
    که این آیینه را آیینه داری نیست غیر از تو
    نگه دار از هواهای مخالف جان نالان را
    که این بیمار را بیمارداری نیست غیر از تو
    مرو زنهار ای پیکان یار از سینه ام بیرون
    که از دل عاشقان را یادگاری نیست غیر از تو
    به رحمت سبز گردان دانه امید صائب را
    که این بی برگ را باغ و بهاری نیست غیر از تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha