کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زهر آب زندگانی می شود در جام او
    نیست فرقی در میان بوسه و دشنام او
    قاصدان را لب ز پیغام زبانی می شود
    نامه سربسته از شیرینی پیغام او
    چون خط عنبرفشان، پیچ و خم تار نگاه
    مو به مو پیداست از رخساره گلفام او
    می کند از طوق قمری حلقه نام سرو را
    از صنوبر قامتان هر جا برآید نام او
    می کند زنجیر جوهر پاره چون دیوانگان
    ز اشتیاق خون من شمشیر خون آشام او
    عالمی چون سایه زیر پای او افتاده اند
    تا که را از خاک بردارد دل خودکام او
    بر گرفتاران ره اندیشه پرواز بست
    بس که گیرنده است چشم حلقه های دام او
    اینقدر گیرندگی در خاک هم می بوده است؟
    ماه نتواند گذشتن از کنار بام او
    هر که صائب همچو مجنون می شود یکرنگ عشق
    هر کجا وحشی غزالی هست گردد رام او

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha