صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۴۵۵: زهر آب زندگانی می شود در جام او
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
زهر آب زندگانی می شود در جام او نیست فرقی در میان بوسه و دشنام او قاصدان را لب ز پیغام زبانی می شود نامه سربسته از شیرینی پیغام او چون خط عنبرفشان، پیچ و خم تار نگاه مو به مو پیداست از رخساره گلفام او می کند از طوق قمری حلقه نام سرو را از صنوبر قامتان هر جا برآید نام او می کند زنجیر جوهر پاره چون دیوانگان ز اشتیاق خون من شمشیر خون آشام او عالمی چون سایه زیر پای او افتاده اند تا که را از خاک بردارد دل خودکام او بر گرفتاران ره اندیشه پرواز بست بس که گیرنده است چشم حلقه های دام او اینقدر گیرندگی در خاک هم می بوده است؟ ماه نتواند گذشتن از کنار بام او هر که صائب همچو مجنون می شود یکرنگ عشق هر کجا وحشی غزالی هست گردد رام او صائب تبریزی