کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    قسمت آیینه محرومی است از دیدار تو
    عکس ممکن نیست دل بردارد از رخسار تو
    آب را کز بی قراری نعل در آتش بود
    خشک چون آیینه سازد حیرت گلزار تو
    خنده گل چون شکست شیشه اش در دل خلد
    گوش هر کس آشنا گشته است با گفتار تو
    آب در گوهر نبندد زنگ از استادگی
    پسته ای چون گشت از خط لعل گوهربار تو؟
    از صف مژگان خوش چشمان بود گیرنده تر
    دامن نظاره را خار سر دیوار تو
    هست گیراتر ز خون بی گناهان چهره ات
    چون تماشایی نظر بردارد از رخسار تو؟
    دست می شوید ز آب روح بخش زندگی
    هر که را دل زنده گردد صائب از افکار تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha