کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر که را دل آب شد از روی آتشناک او
    شبنم گلزار جنت گشت چشم پاک او
    سر برآورده است اینجا از گریبان بهشت
    هر که را باشد سری با حلقه فتراک او
    باده لعلی که خون در ساغر من می کند
    تازه رو از گریه شادی است دایم تاک او
    دامن حیرت به دست آور که سر عشق را
    درنیابی تا نگردی عاجز از ادراک او
    ناتوانی را که شد افتادگی ها دستگیر
    روی دریا شد کبد از سیلی خاشاک او
    بنده کوی خراباتم که می سازد گهر
    هر که ریزد تخم اشکی در زمین پاک او
    این چنین کز باده نازست صائب یار مست
    کی به فکر عاشقان افتد دل بی باک او؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha