کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شد گلستان خارخار من به من
    گو نپردازد بهار من به من
    من غمش را غمگسار خود کنم
    گر نسازد غمگسار من به من
    چشم آن دارم که نگذارد ز لطف
    چشم پرکار تو کار من به من
    سخت می ترسم که آن بیدادگر
    واگذارد اختیار من به من
    می کند چون بوی گل در جیب گل
    سرکشی ها در کنار من به من
    سبز شد در آتش سوزان سپند
    رحم کن ای نوبهار من به من
    کس به من در ضعف نتواند رسید
    می کند سبقت غبار من به من
    گرد من بر آسمان خواهد رسید
    می رسد گر شهسوار من به من
    شد غبار من فلک سیر و هنوز
    کار دارد روزگار من به من
    ناز شبنم می کند بر برگ گل
    دیده شب زنده دار من به من
    آه سرد و رنگ زردی مانده است
    صائب از باغ و بهار من به من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha