کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از دستبرد ناله آتش زبان من
    چون جوی شیر، آب شده است استخوان من
    تا دست می زنی به هم، از دست رفته ام
    بر بادپای گرد سوارست جان من
    گلچین به جای گل کف افسوس می برد
    از باغ و بوستان همیشه خزان من
    انگشت اگر شود خس و خاشاک این چمن
    نتوان سخن چو غنچه کشید از زبان من
    ذرات روزگار بود خوشه چین مرا
    گرم است ازان چو مهر جهانتاب نان من
    از بانگ صور، لذت افسانه می برد
    درمانده است حشر به خواب گران من
    تیر از تنم چو موی برون آید از خمیر
    از سنگ بس که نرم شده است استخوان من
    یارب چه کرده ام، که دو منزل یکی کند
    گرد کسادی از عقب کاروان من
    چون غنچه صدهزار خم و پیچ خورده است
    در تنگنای مهر خموشی زبان من
    از خارخار سینه مرا آشیان بس است
    گو برق حادثات بسوز آشیان من
    از موج گریه دامی در خاک کرده است
    در هر گل زمین مژه خون فشان من
    تا لعل آتشین ترا بوسه داده ام
    چون لاله سوخته است ز دل تا زبان من
    پاک است همچو خانه آیینه، خانه ام
    راز نهان بود گل باغ عیان من
    صائب هزار حیف که در روزگار نیست
    یک اهل دل که فهم نماید زبان من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha