کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نیست ممکن پخته کس زین خاکدان آید برون
    از تنور سرد هیهات است نان آید برون
    جسم سوزان مرا خاک از دهن بیرون فکند
    چون هما از عهده این استخوان آید برون؟
    هر کجا بی پرده گردد روی آتشناک او
    خود به خود آیینه از آیینه دان آید برون
    ای که می خندی چو گل بر سینه صد چاک من
    باش تا آن شاخ گل دامن کشان آید برون
    تازه خواهد شد ز خجلت زخم دیرین ساله اش
    گر به دعوی ماه با آن دلستان آید برون
    شاخ گل بی تاب چون دست زلیخا می شود
    یوسف ما چون ز طرف بوستان آید برون
    تا دل از زلفش برآمد روی آسایش ندید
    وای بر مرغی که شب از آشیان آید برون
    راست سازد در کمان آهو نفس را همچو تیر
    چون به عزم صید، آن ابرو کمان آید برون
    لاف عشق بوالهوس ظاهر شد از آه دروغ
    تیر کج رسوا شود چون از کمان آید برون
    بی تأمل هر که دست از آستین بیرون کند
    زردرو از باغ صائب چون خزان آید برون

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha