کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مروت نیست جرم بوسه دزدان را نبخشیدن
    که بس باشد قصاص این گناه سهل، لرزیدن
    مرا زان قد موزون نیست جز خمیازه خشکی
    خنک آبی که بتواند به پای سرو غلطیدن
    بهار خنده را در آستین چون غنچه پنهان کن
    که می شوید رخ گل را به خون بی پرده خندیدن
    ز شبنم چهره پوشیدن رویان رنگ می بازد
    به هر تردامنی چون گل مناسب نیست جوشیدن
    به از گرد یتیمی دایه گوهر را نمی باشد
    خط نورسته را ظلم است ازان عارض تراشیدن
    ندارم محرمی چون کوهکن تا در دل گویم
    ز سنگ خاره می باید مرا آدم تراشیدن
    ز غفلت در گذر تا دامن منزل به دست آری
    که گردد ره دو چندان از میان راه خوابیدن
    گران کردن مروت نیست بار ناتوانان را
    نمی باید ز بیمار گران احوال پرسیدن
    ز غفلت پیرو طول امل را نیست دلگیری
    ره خوابیده را سیری نمی باشد ز خوابیدن
    مپیچ ای بی جگر زنهار از تیغ شهادت سر
    نفس در زیر آب زندگی ظلم است دزدیدن
    نگردد خارخار حرص کم از جمع سیم و زر
    تهی چشم فزاید دام را از دانه پاشیدن
    به دل خوردن درین بستانسرا صائب قناعت کن
    که روی مرغ را بر خاک مالد دانه برچیدن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha