کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز روی آتشین شمع اگر شد انجمن روشن
    شبستان جهان گردید ازان سیمین بدن روشن
    شهید عشق مستغنی ز شمع دیگران باشد
    که سازد خاک خود را لاله خونین کفن روشن
    به خاکش تا به دامان قیامت نور می بارد
    چراغ هر که گردید از دم گرم سخن روشن
    زر گل تا قیامت می کند رقص سپند آنجا
    گلستانی که شد از شعله آواز من روشن
    به سیلی می کند اخوان جهان تاریک در چشمش
    چراغ روی هر کس شد چو یوسف از وطن روشن
    به خون می غلطد از رشک عقیق آتشین او
    سهیلی کز فروغش شد جگرگاه یمن روشن
    فغان کز خط چراغ زیر دامن شد لب لعلی
    که چون فانوس بود از پرتوش چاه ذقن روشن
    ز کار هر کسی ظاهر شود خون خوردنش صائب
    ز جوی شیر باشد سرگذشت کوهکن روشن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha