کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گشتم غبار و غیرت ناورد من همان
    در چشم خصم خاک زند گرد من همان
    میخانه را به آب رسانید ساغرم
    گل می کند خزان ز رخ زرد من همان
    صبح قیامت از تب خورشید شد خلاص
    از استخوان برون نرود درد من همان
    دارم چو صبح اگر چه به بر آفتاب را
    خون می تراود از نفس سرد من همان
    با بحر اگر چه دست در آغوش کرده است
    چون موج می تپد دل بی درد من همان
    صائب اگر چه کرد برابر مرا به خاک
    دارد سپهر دون سر ناورد من همان

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha