کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مژگان خود به اشک جگرگون طراز کن
    وان گاه چشم بر رخ فردوس باز کن
    فرصت سبک عنان و شب عمر کوته است
    از آه نیمشب شب خود را دراز کن
    محتاج را چه عقده ز محتاج وا شود؟
    ز اهل نیاز رو به در بی نیاز کن
    از آرزو به خاک فتاد آدم از بهشت
    زنهار ترک صحبت این فتنه ساز کن
    ناسازی فلک ز نسیم شکایت است
    خامش نشین و پرده افلاک ساز کن
    این رشته را که طول امل نام کرده ای
    زنار می شود، ز میان زود باز کن
    تا کی دراز پیش طبیبان کنی دو دست؟
    یک بار هم به عالمی بالا دراز کن
    سر رشته شفا و مرض در کف خداست
    از چاره روی دل به در چاره ساز کن
    در چشم بستن است تماشای هر دو کون
    زین رو ببند چشم و ازان روی باز کن
    بند قبا حریف فراموشی تو نیست
    این کار را حواله به زلف دراز کن
    صائب بدوز دیده نامحرمان فکر
    آنگه ز روی بکر سخن پرده باز کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha