کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به رنگ سرو درین باغ زندگانی کن
    بریز بار ز خود، ترک شادمانی کن
    گرت هواست که در وصل آفتاب رسی
    درین ریاض چو شبنم نظرچرانی کن
    مگر به میوه بی خار بارور گردی
    شکوفه وار به هر خار زرفشانی کن
    حریف داغ عزیزان نمی شود جگرت
    تلاش مرگ در ایام زندگانی کن
    خمار باده به اندازه نشاط بود
    به قدر حوصله درد شادمانی کن
    ز خامشی دهن غنچه گلستان گردید
    درین بساط سرانجام بی زبانی کن
    چو جان ز جسم تو بی اختیار خواهد رفت
    به اختیار چو پروانه جانفشانی کن
    تو چون ز مصلحت خویش نیستی آگاه
    ملایمت به بلاهای آسمانی کن
    مده ز دست ترازوی عدل را صائب
    به هر که با تو گرانی کند، گرانی کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha