کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر چو شبنم دل خود آب توانی کردن
    بر سر بستر گل خواب توانی کردن
    این خیالات پریشان که ترا در نظرست
    در ته خاک کجا خواب توانی کردن؟
    پشت بر قبله حق تا نکنی، هیهات است
    روی در خلق چو محراب توانی کردن
    جگر سوخته حرص به دریا خشک است
    این نه ریگی است که سیراب توانی کردن
    از گل جسم اگر پای تو بیرون آید
    سیرها با دل بی تاب توانی کردن
    آنقدر خشک نگشته است کباب دل تو
    که نمکسود ز مهتاب توانی کردن
    نکند ساحل اگر موج ترا هرزه مرس
    سیر در خویش چو گرداب توانی کردن
    آن زمان بر تو مسلم شود آتش نفسی
    که دلی را به سخن آب توانی کردن
    چون صدف پاک کنی گر دهن خود صائب
    مخزن گوهر شاداب توانی کردن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha