کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غم به اشک از دل غمناک نیاید بیرون
    به گرستن گره از تاک نیاید بیرون
    از کف ساده آیینه برون آمد موی
    دانه ماست که از خاک نیاید بیرون
    ریشه در مغز اجابت نتواند کردن
    ناله ای کز دل صد چاک نیاید بیرون
    نیست اندیشه محشر دل سودازده را
    دانه سوخته از خاک نیاید بیرون
    نیست ممکن که پر و بال تواند وا کرد
    تا دل از بیضه افلاک نیاید بیرون
    آتش ظلم به یک چشم زدن می میرد
    برق از بوته خاشاک نیاید بیرون
    نشأه باده گلرنگ به تخت است مدام
    دولت از سلسله تاک نیاید بیرون
    (هیچ بسمل نکشد سر به گریبان عدم
    که ازان حلقه فتراک نیاید بیرون)
    کشش عشق شرار از جگر سنگ کشد
    آه چون از دل غمناک نیاید بیرون؟
    (زاهد از پرورش زهد ریایی عجب است
    اگر از خاک تو مسواک نیاید بیرون)
    (دست بیعت به خزان فل بهاران دادم)
    به سبکدستی من تاک نیاید بیرون)
    (نظر تربیت دهر علاجش نکند
    هر که از بوته دل، پاک نیاید بیرون)
    (سخن صائب اگر بگذرد از عرش بلند
    آفرین از لب ادراک نیاید بیرون)

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha