کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مباش درصدد بی شمار خندیدن
    که صبح باخت نفس از دوبار خندیدن
    دل از گشایش لبها چو پسته نگشاید
    خوش است از ته دل غنچه وار خندیدن
    یکی هزار کند نقد زندگانی را
    به روی سوختگان چون شرار خندیدن
    جهان به چشم حسودان سیاه می سازد
    چو لاله با جگر داغدار خندیدن
    درآ به عالم سختی کشان و عشرت کن
    که ریخته است درین کوهسار خندیدن
    بود گشادن آغوش در وداع حیات
    درین زمانه ناپایدار خندیدن
    فریب عشرت دنیا مخور که بی دردی است
    برون نرفته ازین نه حصار خندیدن
    نمود آب عقیق ترا غبارآلود
    ز زیر لب به من خاکسار خندیدن
    دهان غنچه و چشم ستاره و لب صبح
    گذاشتند به آن گلعذار، خندیدن
    خبر نیافته ز انجام کار خود صائب
    ز غفلت است در آغاز کار خندیدن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha