کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به آب و گل چه فرو رفته ای نظر وا کن
    ازین خرابه چو سیلاب رو به دریا کن
    مباش کم ز نسیم سحر درین گلزار
    تو هم به خوش نفسی غنچه دلی وا کن
    نگشته تنگ زمان سفر، ز دانه اشک
    برای راه فنا توشه ای مهیا کن
    درین دو هفته که ابر بهار در گذرست
    تو نیز دامن امید چون صدف وا کن
    مشو چو خوشه به یک سر درین چمن قانع
    بکوش و چشم و دل خویش هر دو بینا کن
    حریف بحر نگردد شناوری، زنهار
    نشسته دست ز جان، دست عجز بالا کن
    فکنده است ترا دربدر دهان سؤال
    ببند یک در و صد در به روی خود وا کن
    ز سنگ خاره دم تیغ زود برگردد
    به هر که با تو کند دشمنی مدارا کن
    همیشه دور به کام کسی نمی گردد
    به خنده حاصل خود صرف همچو مینا کن
    نمی توان به پر عقل شد فلک پرواز
    ز عشق، صائب بال و پری مهیا کن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha