کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عقل سالم ز می ناب نیاید بیرون
    کشتی کاغذی از آب نیاید بیرون
    نیست ممکن، نشود دل ز می ناب سیاه
    زنده اخگر ز ته آب نیاید بیرون
    تا به روشنگر دریا نرساند خود را
    تیرگی از دل سیلاب نیاید بیرون
    پای خوابیده بود در ته دامن بیدار
    زاهد آن به که ز محراب نیاید بیرون
    می برد عزت غربت وطن از یاد غریب
    آب از گوهر سیراب نیاید بیرون
    رزق کج بحث ز تحصیل بود دست تهی
    گوهر از بحر به قلاب نیاید بیرون
    لازم قامت خم گشته بود طول امل
    موج از حلقه گرداب نیاید بیرون
    یک جهت شو که ز صد زاهد شیاد یکی
    خالص از بوته محراب نیاید بیرون
    رو نهان می کند از روشنی دل شیطان
    دزد بیدل شب مهتاب نیاید بیرون
    مکن ای سنگدل از شکوه مرا منع که زخم
    می کشد زود چو خوناب نیاید بیرون
    در گرانجان نبود زخم زبان را تأثیر
    خون به نشتر ز رگ خواب نیاید بیرون
    خودنمایی نبود شیوه واصل شدگان
    زنده ماهی ز ته آب نیاید بیرون
    به صد امید دل شبنم ما آب شده است
    آه اگر مهر جهانتاب نیاید بیرون
    نزند دست به دامان اجابت صائب
    ناله ای کز دل بی تاب نیاید بیرون

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha