کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ز بزم وصل ذوق انتظارم می کشد بیرون
    ز پای گل به صحرا خارخارم می کشد بیرون
    ز عشق آهنین دل در کدامین پرده بگریزم؟
    که گر در سنگ باشم چون شرارم می کشد بیرون
    ز فکر حسن عالمگیر او پیوسته در وصلم
    که دیگر زین محیط بیکنارم می کشد بیرون؟
    نپیمایم چرا با چشم راه قدردانی را؟
    که با مژگان ز پای سعی، خارم می کشد بیرون
    مرا در پرده شرم و حیا ساقی چنان دارد
    که گر در باده افتم، هوشیارم می کشد بیرون
    هزاران ساله راه از خودپرستی دور گردیدم
    همان از خود کمند زلف یارم می کشد بیرون
    چه افتاده است از بزم وصال خود شود مانع؟
    سبکدستی که خشک از جویبارم می کشد بیرون
    مرا هر کس که بیرون می کشد از گوشه خلوت
    ستمکاری است کز آغوش یارم می کشد بیرون
    نخواهد دانه من ماند در زیر زمین صائب
    ز مغز خاک آخر نوبهارم می کشد بیرون

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha