کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چشم خورشید به رخسار تو باشد روشن
    نیست یک سرو به غیر از تو درین سبز چمن
    یوسف از غیرت آن نرگس نیلوفر رنگ
    رفت تا مصر که در نیل زند پیراهن
    بگذار از پرده ناموس که سرگرمی عشق
    نه چراغی است که پوشیده شود از دامن
    همچنان می پرد از بی خبری چشم حباب
    گر چه با بحر بود در ته یک پیرهن
    هاله ماه ز شوق تو گشاده است آغوش
    چند چون شمع توان بود گرفتار لگن؟
    تن به زندان غریبی ندهد کس، چه کند؟
    نیست بی چاه حسد دامن صحرای وطن
    مرگ در مذهب ما رخصت بال افشانی است
    صبح امید دمد اهل صفا را ز کفن
    صائب این آن غزل مرشد روم است که گفت
    بشکن شاخ نبات و دل ما را مشکن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha