کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نبندد دشمن آتش زبان طرف از گزند من
    به فریاد آورد دریای آتش را سپند من
    نهالی بود استغنا، زمین گیر گرانجانی
    به اندک فرصتی سروی شد از طبع بلند من
    به روی دوزخ خونگرم حرف سرد می گوید
    کجا سازد به جنت خاطر مشکل پسند من؟
    تغافل بر مسیحا می زدم از درد بی درمان
    به درمان کرد محتاجم دل نادردمند من
    سخنگو می شود چشمی که من باشم نظربازش
    زبان دان می شود مرغی که می افتد به بند من
    برون آی از نقاب شرم تا از خود برون آیم
    که از افسردگی پا در حنا دارد سپند من
    به همت نکهت گل را عنان پیچیده ام صائب
    تذرو رنگ نتواند پریدن از کمند من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha