کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    زهی از شبنم رخساره ات چشم حیا روشن
    چراغ ماه را از شمع رویت پیش پا روشن
    اگر من از غبار خاطر خود پرده بردارم
    نگردد تا قیامت آب این نه آسیا روشن
    نمی یابد مسیح از ناتوانی جسم زارم را
    خوشا کاهی که ضعف او شود بر کهربا روشن
    به داغ منت و درد ندامت برنمی آیی
    مکن از خانه همسایه هرگز شمع را روشن
    نسیم صبح چون پروانه افتاده است در پایش
    چراغی را که سازد پرتو لطف خدا روشن
    فلک با تنگ چشمان گوشه چشم دگر دارد
    که چون فرزند کور آید، شود چشم گدا روشن
    ز فیض روح سید نعمت الله است این صائب
    اگر نه روی او بودی، نگشتی چشم ما روشن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha