کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ندارد حاصلی چون زاهدان خشک لرزیدن
    می خونگرم باید در هوای سرد نوشیدن
    قدح خوب است چندانی که باشد کار با مینا
    به کشتی در کنار بحر باید باده نوشیدن!
    درین گلشن که دارد آب و رنگش نعل در آتش
    چو داغ لاله می باید به برگ عیش چسبیدن
    مده در مستی از کف رشته اشک ندامت را
    که گمراهی ندارد در میان راه خوابیدن
    مکن ای تازه خط با خاکساران سرکشی چندین
    که بر خطهای تر رسم است خاک خشک پاشیدن
    نباشد دانه را دارالامانی بهتر از خرمن
    ز بیم داس خواهی تا به کی چون خوشه لرزیدن؟
    چه می پرسی ز من کیفیت حسن بهاران را؟
    که چون نرگس سر آمد، عمر من در چشم مالیدن
    مده زحمت به دیدن های پی در پی عزیزان را
    که دیدن های رسمی نیست جز تکلیف وادیدن
    دل روشن ندارد روزیی غیر از پشیمانی
    که دارد زندگانی شمع از انگشت خاییدن
    مرا از منزل مقصود دور انداخت خودداری
    ندانستم که کوته می شود این ره به لغزیدن
    به دیدن درد بی پایان من ظاهر نمی گردد
    که با میزان میسر نیست کوه قاف سنجیدن
    به اوراق خزان شیرازه بستن نیست بینایی
    بساط عمر را ناچیده می بایست برچیدن
    به نالیدن سرآمد گر چه عمرم، خجلتی دارم
    که از من فوت شد در تنگنای بیضه نالیدن
    ز چشم شرمگین دلبران ایمن مشو صائب
    که شاهین مشق خونخواری کند در چشم پوشیدن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha