کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مروت نیست گل از بوستان پیش از سحر چیدن
    بساط خرمی و عیش را ناچیده برچیدن
    ز روی گلرخان قانع ز گل چیدن به دیدن شو
    که گردد خارخار حرص بیش از بیشتر چیدن
    اگر از دردمندی ها شوی باریک، بی زحمت
    گل بی خار چون رگ می توان از نیشتر چیدن
    زمین گیر وطن قدر سبکباری نمی داند
    ز بی برگ و نوایی می توان گل در سفر چیدن
    چه خونها می کند در دل خس و خار علایق را
    ز گلزار جهان دامان خود چون سرو برچیدن
    مکش با گریه مستانه در پرداز دل زحمت
    که بیکارست خار و خس ز راه سیل برچیدن
    مجو صبر از دل دیوانه در هنگامه طفلان
    که تلخی دیده دست و پا کند گم در ثمر چیدن
    ز حیرانی مسخر کرد شبنم گلعذاران را
    به دست بسته اینجا می توان گل بیشتر چیدن
    ز غفلت پهن کردم در ره سیل فنا صائب
    بساطی را که می بایست ناافکنده بر چیدن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha