کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تا برآورد آن بهشتی روی از بر پیرهن
    بر تن سیمین بران شد از عرق تر پیرهن
    از عرق زد ماه کنعان غوطه ها در رود نیل
    تا ز مستی چاک زد آن سیم پیکر پیرهن
    از لطافت معنی نازک نمی آید به چشم
    کاش آن سیمین بدن می داشت در بر پیرهن
    پرتو مهتاب می سازد کتان را تار و مار
    کی شود پوشیده آن سیمین بدن در پیرهن؟
    باده گلگون به رنگ خود برآرد شیشه را
    زان تن چون برگ گل گردید احمر پیرهن
    می شود چون روی ماه مصر از سیلی کبود
    گر ز برگ گل کند آن نازپرور پیرهن
    هر که را از پوست چون بادام بیرون آورد
    عشق شیرین کار می پوشد ز شکر پیرهن
    پرده پوش ما سیه رویان حجاب ما بس است
    کز بهار خود کند ایجاد، عنبر پیرهن
    شور سودا فارغ از فکر لباسم کرده است
    از کف خود می کنم چون بحر در بر پیرهن
    نیست چون مجمر به عود خام صائب چشم من
    تا ز دود دل توان کردن معطر پیرهن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha