کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    به روی سخت نتوان گفتگو را دلنشین کردن
    به همواری تلاش نام باید چون نگین کردن
    نگردد صاحب شان هر که چون زنبور نتواند
    به تلخی زیستن صد خانه را پر انگبین کردن
    چو طوطی سبز شد بال و پرم از زهر ناکامی
    به اندک تلخیی نتوان سخن را شکرین کردن
    دم مرگ است رویش را به کام دل تماشا کن
    ندارد در عقب خجلت نگاه واپسین کردن
    عیار وحشت او را نمی دانم، همین دانم
    که ایام حیات من سرآمد در کمین کردن
    اگر افتاده ای را همچو مور از خاک برداری
    به کیش من به است از طاعت روی زمین کردن
    سزاوار ستایش نیستند این ناقص احسانان
    برای نان جو نتوان زبان را گندمین کردن
    فریب خضر خوردم شد شکار خار دامانم
    درین وادی عنان چون برق بایست آتشین کردن
    ندارد استخوان پهلوی من چون صدف چربی
    نه آسان است صائب قطره را در سمین کردن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha