صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۲۰۳: به روی سخت نتوان گفتگو را دلنشین کردن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به روی سخت نتوان گفتگو را دلنشین کردن به همواری تلاش نام باید چون نگین کردن نگردد صاحب شان هر که چون زنبور نتواند به تلخی زیستن صد خانه را پر انگبین کردن چو طوطی سبز شد بال و پرم از زهر ناکامی به اندک تلخیی نتوان سخن را شکرین کردن دم مرگ است رویش را به کام دل تماشا کن ندارد در عقب خجلت نگاه واپسین کردن عیار وحشت او را نمی دانم، همین دانم که ایام حیات من سرآمد در کمین کردن اگر افتاده ای را همچو مور از خاک برداری به کیش من به است از طاعت روی زمین کردن سزاوار ستایش نیستند این ناقص احسانان برای نان جو نتوان زبان را گندمین کردن فریب خضر خوردم شد شکار خار دامانم درین وادی عنان چون برق بایست آتشین کردن ندارد استخوان پهلوی من چون صدف چربی نه آسان است صائب قطره را در سمین کردن صائب تبریزی