کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل ز کاهش واصل آن یار جانی شد ز من
    این زمینی از ریاضت آسمانی شد ز من
    مشت خاری داشتم تا آشیانی داشتم
    باغها سر تا سر از بی آشیانی شد ز من
    خانه داری دستگاه عیش بر من تنگ داشت
    خانه یک شهر از بی خانمانی شد ز من
    تا چو تاک از دست خود دادم عنان اختیار
    نخل سرکش زیر دست از خوش عنانی شد ز من
    ریختم در پیش دریا آبروی خود، ولیک
    صد صدف سیراب از گوهرفشانی شد ز من
    چون گل رعنا درون خویش اندودم به خون
    تا درین بستانسرا رنگ خزانی شد ز من
    می کنم صائب قضا گر عمر کوتاهی نکرد
    آنچه فوت از زندگی در شادمانی شد ز من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha