صائب تبریزی
غزل 6001 - 6995
غزل شمارهٔ ۶۱۰۶: دل ز کاهش واصل آن یار جانی شد ز من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل ز کاهش واصل آن یار جانی شد ز من این زمینی از ریاضت آسمانی شد ز من مشت خاری داشتم تا آشیانی داشتم باغها سر تا سر از بی آشیانی شد ز من خانه داری دستگاه عیش بر من تنگ داشت خانه یک شهر از بی خانمانی شد ز من تا چو تاک از دست خود دادم عنان اختیار نخل سرکش زیر دست از خوش عنانی شد ز من ریختم در پیش دریا آبروی خود، ولیک صد صدف سیراب از گوهرفشانی شد ز من چون گل رعنا درون خویش اندودم به خون تا درین بستانسرا رنگ خزانی شد ز من می کنم صائب قضا گر عمر کوتاهی نکرد آنچه فوت از زندگی در شادمانی شد ز من صائب تبریزی