کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بس که شبها چین غم می چیند از ابروی من
    موج جوهر می زند آیینه زانوی من
    بی تو گر پهلو به روی بستر خارا نهم
    اضطراب دل زند صد سنگ بر پهلوی من
    پنجه دعوی بتابم تیشه فولاد را
    بسته تا پیکان او تعویذ بر بازوی من
    سهل باشد خار مژگان گر به چشمم سبز شد
    شیشه می می کشد قد در کنار جوی من
    بس که آمد پا به سنگ محنتم در روزگار
    رفته رفته سنگ شد همکاسه زانوی من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha