کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گرد غم فرش است دایم در غم آباد وطن
    در غریبی نیست مکروهی به جز یاد وطن
    ای بسا نعمت که یادش به ز ادراکش بود
    از وطن می ساختم ای کاش با یاد وطن
    مرهمش خاکستر شام غریبان است و بس
    هر که را بر دل بود زخمی ز بیداد وطن
    از دل و جان بنده غربت نگردد، چون کند؟
    آنچه یوسف دید از اخوان در غم آباد وطن
    من که در غربت چو لعل از سیم دارم خانه ها
    سنگ بر دل تا به کی بندم ز بیداد وطن؟
    گر غبار دل نمی گردید سد راه اشک
    می رسانیدم به آب از گریه بنیاد وطن
    این زمان صائب دل از یاد غریبی خوش کنم
    من که دل خوش کردمی پیوسته از یاد وطن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha