کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    حلقه بر هر در چو خورشید سبک لنگر مزن
    تا در دل می توان زد حلقه بر هر در مزن
    هست با لب تشنگی حسن گلوسوز دگر
    ساغر تبخاله را بر چشمه کوثر مزن
    می توان زد دست بی مانع چو در دامان شب
    دست چون بی حاصلان بر دامن دیگر مزن
    شکوه از گردون نیلی می کند دل را سیاه
    مهر بر لب زن، نفس در زیر خاکستر مزن
    از تهیدستی مکن اندیشه، ای کوتاه بین
    در دل دریا گره بر آب چون گوهر مزن
    بر نیاید خامشی با راز عالمسوز عشق
    مهر موم از سادگی بر روزن مجمر مزن
    هست در عین عدالت آب جان بخش حیات
    قطره در دریای ظلمت همچو اسکندر مزن
    ساغری کز خود برآرد می، ترا آماده است
    بوسه با آن لعل میگون بر لب ساغر مزن
    خامشی رزق تو، گفتارست رزق دیگران
    تا توان گل در گریبان ریختن، بر سر مزن
    بهر مشتی خون که صائب می شوی رزق زمین
    دست در دامان قاتل در صف محشر مزن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha