کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آخر، ای ماه پری پیکر، که چون جانی مرا

    در فراق خویشتن چندین چه رنجانی مرا؟

    همچو الحمدم فکندی در زبان خاص و عام

    لیک خود روزی بحمدالله نمی‌خوانی مرا

    ای که در خوبی به مه مانی چه کم گردد زتو

    گر بری نزدیک خود روزی به مهمانی مرا؟

    دست خویش از بهر کشتن بر کسی دیگر منه

    می‌کشم در پای خود چندان که بتوانی مرا

    با رقیبانت نکردم آنچه با من میکنند

    این زمان سودی نمی‌دارد پشیمانی مرا

    زین جهان چیزی نخواهم خواستن جز وصل تو

    گر فلک یک روز بنشاند به سلطانی مرا

    کس خریدارم نمیگردد، که دارم داغ تو

    زان همی آیم برت، چندانکه می‌رانی مرا

    بر سر کوی تو دشواری کشیدم سالها

    دور ازین در چون توان کردن به آسانی مرا؟

    در درون پرده‌ای با دشمنان من به کام

    وز برون مشغول می‌داری به دربانی مرا

    گفته‌ای: در کار عشقم اوحدی دانا نبود

    چون توانم گفت؟ نه آنم که می‌دانی مرا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha