کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آنکه دلم برد و جور کرد و جدا شد

    صید ندیدم ز بند او، که رها شد

    با دگران سرکشی نمود و تکبر

    سرکش و بیدادگر به طالع ما شد

    رنج که بردیم باد برد و تلف گشت

    سعی که کردیم هرزه بود و هبا شد

    نوبت آن وصل را که وعده همی داد

    هیچ به فرصت نگه کرد و قضا شد

    دل ز برم برد و زهره نیست که گویم:

    آن دل سرگشته را که برد و کجا شد؟

    گر کندم قصد جان دریغ ندارم

    کام من آمد چو کام دوست روا شد

    با همه جوری دلم نداد که گویم:

    اوحدی از هجر او شکسته چرا شد؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha