کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    عالمی را به فراق رخ خود می‌سوزی

    تا خود از جمله کرا وصل تو باشد روزی؟

    دل سخت تو به جز کینه نورزد با ما

    چون به دل کینه کشی، پس به چه مهر اندوزی؟

    خار این کوه و بیابان همه سوزن باید

    تا تو این پرده که بر ما بدریدی دوزی

    نسبت گل بتو می‌کردم و عقلم می‌گفت:

    پیش خورشید نشاید که چراغ افروزی

    وقت آن بود که دل بر خورد از لعل لبت

    چرخ پیروزه نمی‌خواست مرا پیروزی

    شب هجران ترا صبح پدیدار نبود

    گر خیال رخ خوب تو نکردی روزی

    اوحدی، بر رخ این تازه جوانان بی‌زر

    عشق رسوا بود، آنگاه به پیر آموزی؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha