کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه پیمان بسته‌ای با من؟ که در پیمان من باشی

    من از حکمت نپیچم سر، تو در فرمان من باشی

    چو تن در محنتی افتد، تنم را باز جویی دل

    چو جانم زحمتی یابد، تو جان جان من باشی

    چراغ دیدهٔ گریان خویشت گفته بودم من

    چه دانستم که داغ سینهٔ بریان من باشی؟

    غمت خون دل من خورد و او را غم نخوردی تو

    دلم را غم بباید خورد، اگر جانان من باشی

    چه گویی؟ هیچ بتوانی که بی‌غوغای همجنسان

    مرا روزی بپرسی، یا شبی مهمان من باشی؟

    کباب از دل کنم حاضر، شراب از خون چشم آرم

    وزین نعمت بسی یابی، اگر بر خوان من باشی

    ز من گر خرده‌ای آمد، توقع دارم از لطفت

    کزان جزوی نیاری یاد و کلی آن من باشی

    به آب چشم و بیداری ترا میخواهم از یزدان

    چه باشد گر تو نیز آخر دمی خواهان من باشی؟

    ندارم آستین زر، که در پایت کنم، لیکن

    پر از گوهر کنم راهت، چو در دامان من باشی

    غلامست اوحدی، چون من، غلامان ترا لیکن

    ز سلطانان نیندیشم، اگر سلطان من باشی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha