کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مشتاق آن نگارم آیا کجاست گویی؟

    با ما نمی‌نشیند بی ما چراست گویی؟

    ما در هوای رویش چون ذره گشته پیدا

    وین قصه خود بر او باد هواست گویی

    صد بار کشت ما را نادیده هیچ جرمی

    در دین خوبرویان کشتن رواست گویی

    نزدیک او شد آن دل کز غم شکسته بودی

    این غم هنوز دارم آن دل کجاست گویی؟

    از زلف کژرو او گر بشنوی نسیمی

    تا زنده‌ای حکایت زان سر و راست گویی

    با دیگران بیاری آسان بر آورد سر

    این ناز و سر گرانی از بخت ماست گویی

    خون دلم بریزد و آنگاه خشم گیرد

    آنرا سبب ندانم این خون بهاست گویی

    گفتا که: جان شیرین پیش من آر و زین غم

    تن خسته شد ولیکن دل را رضاست گویی

    از اوحدی دل و دین بردند و عقل و دانش

    رخت گزیده گم شد، دزد آشناست گویی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha