کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سرم بی‌دولتست، ار نه ز پایت کی شدی خالی؟

    که حور نرگسین چشمی و ماه عنبرین خالی

    خوشا چشمی که روز و شب تواند دید روی تو

    که میمون طالع و بخت و همایون طلعت و فالی

    نجستم هیچ ازین دنیا بغیر از دیدن رویت

    بهیچم بر نمیگیری ز درویشی و بی‌مالی

    نخواهد بود تا هستم دل من بی‌ولای تو

    اگر خنجر کشد سلطان و گر ناوک زند والی

    ترا بر گریهای من مپندارم که دل سوزد

    که همچون گل همی خندی و همچون سرو می‌بالی

    بدین حسن ار شبی تنها به دست زاهدی افتی

    بزورت بوسه بستاند، اگر خود رستم زالی

    چون من زلف ترا گفتم که: وقتی مالشی میده

    نهادی زلف را بر گوش و گوش من همی مالی

    پریشانی مکن با ما چو زلف خویشتن چندین

    که من خود بیتو میسوزم ز مسکینی و بد حالی

    نخواهد بود تحصیلی مرا بی‌روز وصل تو

    اگر پیشت فروخوانم تمامت علم غزالی

    بب دیده می‌گریم ز دستان تو هر ساعت

    که آتش میزینی در جان و می‌گویی: چه مینالی؟

    جهان پر شرح تست و نام اوحدی، لیکن

    عجب دارم که نام او رود در مجلس عالی!

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha