به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
جهد بکن تا که به جایی رسی
درد بکش، تا به دوایی رسی
بر سر آن کوچه بسی برگهاست
خیز و برو، تا به نوایی رسی
پیرهنی چاک نکردی به عشق
کی ز بر او به قبایی رسی؟
تا نشوی فارغ و یکتا، کجا
از سر آن زلف بتایی رسی؟
بس که به بوسی تو زمینش ز دور
تا که به بوسیدن پایی رسی
گر تو درآیی ز پی کاروان
زود به آواز درایی رسی
از صف دل دور مشو، زانکه تو
هم ز دل خود به صفایی رسی
ای که به مخلوق چنین غرهای
خود چه کنی؟ گربه خدایی رسی
خواجه ترا چون ز غلامان شمرد
گر نگریزی به بهایی رسی
یوسف خود را بتوانی ربود
گر به چنین گرگربایی رسی
اوحدیا، سایه ز ما برمگیر
گر به چنین ظل همایی رسی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.