کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جهد بکن تا که به جایی رسی

    درد بکش، تا به دوایی رسی

    بر سر آن کوچه بسی برگهاست

    خیز و برو، تا به نوایی رسی

    پیرهنی چاک نکردی به عشق

    کی ز بر او به قبایی رسی؟

    تا نشوی فارغ و یکتا، کجا

    از سر آن زلف بتایی رسی؟

    بس که به بوسی تو زمینش ز دور

    تا که به بوسیدن پایی رسی

    گر تو درآیی ز پی کاروان

    زود به آواز درایی رسی

    از صف دل دور مشو، زانکه تو

    هم ز دل خود به صفایی رسی

    ای که به مخلوق چنین غره‌ای

    خود چه کنی؟ گربه خدایی رسی

    خواجه ترا چون ز غلامان شمرد

    گر نگریزی به بهایی رسی

    یوسف خود را بتوانی ربود

    گر به چنین گرگ‌ربایی رسی

    اوحدیا، سایه ز ما برمگیر

    گر به چنین ظل همایی رسی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha