کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    آن تخم، که در باغ وفا کاشته بودم

    شد خار دلم، گر چه گل انگاشته بودم

    خون جگرم خورد و بلای دل من شد

    یاری که به خون جگرش داشته بودم

    پنداشتم آن یار به جز مهر نورزد

    او خود به جز آنست که پنداشته بودم

    گستاخ منش کرده‌ام، اکنون چه توان کرد؟

    من بدروم آن تخم که خود کاشته بودم

    چاهی که هوس بر گذرم کند ز سودا

    شاید که درافتم، که نینباشته بودم

    هر حرفی از آن دیدم و خطیست به خونم

    بر لوح دل آن نقش که بنگاشته بودم

    سیلاب فراق آمد و نگذاشت که باشد

    از اوحدی آن مایه که بگذاشته بودم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha