کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    از تو مرا تا به کی بی‌سر و سامان شدن؟

    در طلب وصل تو زار و پریشان شدن؟

    هر نفسم خون دل ریزی و گویی: مگوی

    واقعه‌ای مشکلست: دیدن و نادان شدن

    من ز تو درمان دل جستم و دشمن شدی

    مصلحت من نبود در پی درمان شدن

    زلف تو در بند آن هست که: شادم کند

    گر نزند روی تو رای پشیمان شدن

    روی ترا عادتست، زلف ترا قاعده

    دل بربودن ز من هر دم و پنهان شدن

    هر چه تو خواهی بکن، زانکه نه کار منست

    با چو تو مسکین کشی دست و گریبان شدن

    خلق به دیر و به زود راه به پایان برند

    رای ترا هیچ نیست راه به پایان شدن

    بر دل ویران من طعنه زدن تا به چند؟

    بین که: چه گنجی دروست با همه ویران شدن

    کار تو پیمان شکن نیست به جز سرکشی

    کار دل اوحدی بر سر پیمان شدن

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha